بیرون از سوله بازیافت آنقدر فراوانی بوته گل و درخت است که تصور اینکه روزی این مرکز محل اجتماع زباله بوده مشکل بهنظر میرسد اما این مخازن از حدود سال 1351تا سال 1362فعال بودهاند. بعد از این سالها مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که استفاده از این مخازن مقرون بهصرفه نیست؛ پس آنها را دور انداختهاند. این مخازن از کشور انگلستان وارد شده بود؛ دستگاههایی که مطابق با فرهنگ مصرف مردم انگلیس ساخته شده است. تحقیقها نشان داده است تنها 30 درصد زباله تولیدی مردم انگلستان تر است بنابراین آنها هنگام بازیافت زبالههای خود با این دستگاه به اجبار آن را با آبپاشهای مخصوص خیس میکردند اما در ایران عکس این موضوع اتفاق میافتد. آنقدر مقدار زباله تر ایرانیها زیاد است که باعث تخریب این دستگاهها میشود. پس لازم شد دستگاههای دیگری تهیه شود و مراکز بازیافت نیز تغییر کند.
از زمان تشکیل اداره بلدیه در شهر تهران در سال 1286، جمعآوری زباله و نظافت شهر یکی از وظایف اصلی آن اداره بود. در آن سالها زبالهها توسط کارگران جمعآوری و در محلهایی در سطح شهر تلنبار و سپس به وسیله اسب و قاطر به حومه شهر منتقل و تخلیه میشد. در سالهای بعد وسیله انتقال زباله به گاریهایی تبدیل شد که توسط اسب یا قاطر کشیده میشدند. در پی شکایات مردم از بوی نامطبوع و مناظر نازیبایی که در محلهای انباشت زباله وجود داشت، شهرداری محلهای تلنبار زباله را محصور کرد. با ورود خودرو و کامیون، در سالهای بعد کامیونهایی برای حمل زباله بهکار گرفته شدند.
گرچه تخلیه و دفن زباله کم و بیش در اطراف تهران ادامه داشت اما از سال 1335تهران دارای دو مرکز دفن اصلی شد که یکی، مرکز دفن آبعلی، در شمال شرق، ابتدای جاده آبعلی و دیگری مرکز دفن کهریزک، در جنوب شهر تهران، ابتدای جاده قدیم قم قرار داشت.
در سال 1349شهرداری تهران، برای بهینهسازی مدیریت زباله، احداث کارخانهای را برای بازیافت پسماندهای آلی و تبدیل آنها به کمپوست، در دستور کار خود قرار داد. این کارخانه با ظرفیت پذیرش روزانه 500 تن زباله احداث و در سال 1351راهاندازی شد. برای مدیریت اجرا و راهبری این کارخانه، تشکیلاتی ایجاد شد که بعدا به اداره کود گیاهی تبدیل و مدیریت بازیافت و دفن زباله در تهران را عهدهدار شد.
مرکز دفن آبعلی در سال 1368، بهعلت برخی عوارض زیستمحیطی تعطیل شد و از آن تاریخ مرکز دفن زبالههای شهری تهران منحصر به مرکز دفن کهریزک شد که به مرکز دفن آرادکوه تغییر نام یافت و مرکز دفن آبعلی به دفع پسماندهای ساختمانی و عمرانی منحصر شد. از سال 1368چهاردیواریهایی که در سطح شهر برای انباشت زباله درنظر گرفته بودند بهتدریج به 14ایستگاه انتقال تبدیل شد.
در این روش جدید زبالهها به وسیله خودروهای باربر سبک جمعآوری، به ایستگاههای انتقال، حمل و در ایستگاههای مذکور در کامیونهای بزرگ (سمیتریلر) تخلیه شده و سپس سمی تریلرها زبالهها را به مرکز پردازش و دفن منتقل میکنند، به این ترتیب تحولی در سیستم جمعآوری و حمل زباله ایجاد شد.
با گسترش فعالیتها و وظایف، اداره کود گیاهی نسبت به تدوین یک اساسنامه برای تشکیل یک سازمان مستقل اقدام و برای تصویب به وزارت کشور پیشنهاد کرد. اساسنامه سازمان تحت نام «سازمان بازیافت و تبدیل مواد» سال 1370به تصویب وزارت کشور رسید و برای اجرا به شهرداری تهران ابلاغ شد. در سال 1372 احداث یک کارخانه بازیافت مواد آلی و تولید کمپوست در دستور کار قرار گرفت که عملیات احداث آن در سال 1377به پایان رسید و راهاندازی شد.
سازمان بازیافت و تبدیل مواد برای رسیدن به اهداف خود در سال 1373 اقدام به تهیه طرح جامع شش مدیریت مواد زاید جامد برای تهران بزرگ کرد که این طرح در فروردینماه 1376تهیه و تحویل داده شد. در سالهای بعد کارخانهها و واحدهای بازیافت و پردازش دیگری شامل کارخانههای بازیافت و پردازش پسماندهای ساختمانی و عمرانی احداث شد.
با تصویب قانون مدیریت پسماندها در اردیبهشتماه 1383در مجلس شورای اسلامی مدیریت پسماندها وارد مرحله جدیدی شد. آییننامه اجرایی قانون مذکور در مردادماه 1384به تصویب هیأت وزیران رسید و به همین ترتیب دستورالعملها و شیوه نامههای مربوطه نیز برای بهینهسازی وضعیت مدیریت پسماندها ابلاغ شد که از آن جمله میتوان به دستورالعمل تهیه طرح جامع مدیریت پسماند، شیوهنامه نحوه اقدام مامورین مدیریت پسماند بهعنوان ضابطین قضایی، دستورالعمل نحوه تعیین بهای خدمات مدیریت پسماند و اساسنامه و ساختار تشکیلات سازمان مدیریت پسماند اشاره کرد.